بنام آنکه نام داد مرا
سروسهی
_____
خلف وعده کرده ام گویا توبراین آگهی
روی یک پا مانده ام آزادهستم گه گهی
میروم لی لی کنان من هرزمان در راه دوست
سنگ راازپیش پابردارتاکی مینهی
داده ام پارا به راهت دستهایم منتظر
کهنه سرباز توام اینجاوُآنجاتوشهی
مانده ام درگیجگاه این زمان گیج وُملول
داده بودی مژده ام روزی زغمها میرهی
من خلاف وعده کردم یا توای شیرین زبان
کی وفا درعهدکرده شادیم را میدهی
من اگرمرداب کوچک درکنار جاده ام
نورخورشیدی دراین مرداب شبها هم مهی
آشیان مرغکان خوش پروُبالت شدم
خسته ترازمن به باغت دیده ای سرو سهی؟
___________________
حورالعین اوجاقی بیست وشش اردیبهشت نودوشش
سروسهی
_____
خلف وعده کرده ام گویا توبراین آگهی
روی یک پا مانده ام آزادهستم گه گهی
میروم لی لی کنان من هرزمان در راه دوست
سنگ راازپیش پابردارتاکی مینهی
داده ام پارا به راهت دستهایم منتظر
کهنه سرباز توام اینجاوُآنجاتوشهی
مانده ام درگیجگاه این زمان گیج وُملول
داده بودی مژده ام روزی زغمها میرهی
من خلاف وعده کردم یا توای شیرین زبان
کی وفا درعهدکرده شادیم را میدهی
من اگرمرداب کوچک درکنار جاده ام
نورخورشیدی دراین مرداب شبها هم مهی
آشیان مرغکان خوش پروُبالت شدم
خسته ترازمن به باغت دیده ای سرو سهی؟
___________________
حورالعین اوجاقی بیست وشش اردیبهشت نودوشش
شاعر حورالعین اوجاقی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو