تو ای دریای طوفنده،جوانان را فدا کردی
درون خشم آتش زا،گل از بوستان جدا کردی
هزاران چشم بارانی است.،و فریاد در گلو خفته
بتو نفرین و صد نفرین، تو فریادم ندا کردی
صدای ناله وشیون، پریشان گیسوی همسر
وطن را بردی در ماتم، عزیزان را صدا کردی
تو ای دریا ،چه بی رحمی به طوفان شعله افکندی
جگر ها سوختی، بر آتش و خشم اقتدا کردی
خداوندا تو میدانی ، قلم در آتش غصه عزا دار است
برای شعر دریا دل ، تو ،آرام، را هدا کردی
حمید آرامیان، آرام ،بیست و پنجم دیماه ۹۶
چرا؟
چرا موج غم بر دل و جان نشسته؟
چرا کشتی جان بدریا شکسته؟
پلاسکو غمش سینه سوز است
هنوز هم
تب زلزله راه درمان و بسته
چرا موج دریا نفس ها بریده؟
چرا جان زلب های بابا ربوده
چرا مادرم رخت ماتم بتن کرد؟
پدر پرچم مام میهن کفن کرد
حمید آرامیان، آرام ،۲۵ دیماه ۹۶
درون خشم آتش زا،گل از بوستان جدا کردی
هزاران چشم بارانی است.،و فریاد در گلو خفته
بتو نفرین و صد نفرین، تو فریادم ندا کردی
صدای ناله وشیون، پریشان گیسوی همسر
وطن را بردی در ماتم، عزیزان را صدا کردی
تو ای دریا ،چه بی رحمی به طوفان شعله افکندی
جگر ها سوختی، بر آتش و خشم اقتدا کردی
خداوندا تو میدانی ، قلم در آتش غصه عزا دار است
برای شعر دریا دل ، تو ،آرام، را هدا کردی
حمید آرامیان، آرام ،بیست و پنجم دیماه ۹۶
چرا؟
چرا موج غم بر دل و جان نشسته؟
چرا کشتی جان بدریا شکسته؟
پلاسکو غمش سینه سوز است
هنوز هم
تب زلزله راه درمان و بسته
چرا موج دریا نفس ها بریده؟
چرا جان زلب های بابا ربوده
چرا مادرم رخت ماتم بتن کرد؟
پدر پرچم مام میهن کفن کرد
حمید آرامیان، آرام ،۲۵ دیماه ۹۶
شاعر حمید ارامیان
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو