نگاه خسته ام در عمق تنهایی تماشایی است
و حال عاشقی دارم که در بند شکیبایی است
به نو میدی فرارویم،هزاران جاده در رویا
عجب صبری بمن داده خدا ،حسم به شیدایی است
صراط مستقیم را در مسیر عشق میبینم
که در وصفش همی دانم نهایت عشق ، رسوایی است
نمای پنجره باز است و پشت پنجره بسته
همان جا قلبی پر احساس به شب در اوج تنهایی است
چرا این حس بد فرجام نصیب این دل تنگ است
ولی احساس، آرام ، با دو چشم خسنه بینایی است
حمید آرامیان ، آرام ،هشتم دیماه ۹۶
و حال عاشقی دارم که در بند شکیبایی است
به نو میدی فرارویم،هزاران جاده در رویا
عجب صبری بمن داده خدا ،حسم به شیدایی است
صراط مستقیم را در مسیر عشق میبینم
که در وصفش همی دانم نهایت عشق ، رسوایی است
نمای پنجره باز است و پشت پنجره بسته
همان جا قلبی پر احساس به شب در اوج تنهایی است
چرا این حس بد فرجام نصیب این دل تنگ است
ولی احساس، آرام ، با دو چشم خسنه بینایی است
حمید آرامیان ، آرام ،هشتم دیماه ۹۶
شاعر حمید ارامیان
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو