فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

حضرت ظریفی – تضمین بر سپیده

باتضمین گونه از من /
=========
در این شب تار خفاش گرد
زاغ های سیاه وغ وغ کنان
بر بام سینه ها می چرخند
خنده ها را نوک می زنند
و دسته های پرستو می کوچ اند
از رگان خوشبختی
نشاط در گلو ها
فواره ی ست خونین
ابر های تیره ی قیرگون
ستاره گان
این محبوبه های شب را
به اسارت گرفته اند
خندیدن افسانه ی ست
میان صدف و ستاره
در این شب تار
چراغ را
جرقه ی کدامین اندیشه
روشن خواهد کرد؟
( رویا افسون )

شب تار است پنهان جسم خورشید
به خفاشان نوای زنده گانیست
صدای زاغ های شوم ونکبت
مکن باور نوای جاودانیست

ستور کرگسان در لاشخواری
زند مخلب بهم در جسم بدبو
تلاش طعمه در مر دار خواریست
همین است در بساط طعم بدخو

ازان کوچ پرستوی مهاجر
نوای نا له ها باقیست در شهر
بدون شک چنین است گر چنان است
توقع نیست جانم چیز دیگر

نشاط اندر گلو بغض مدام است
در اینجا خنده زبر لب حرام است
ندارد صبح این شام سیه گون
چنان گویی که کار ما تمام است

مخسب ای نو جوان در بستر ناز
ترا اندیشه دراین راه زیباست
نـوای مشعل رویایی تو
در افسون دگر اینجا دل آراست
(حضرت ظریفی)

شاعر حضرت ظریفی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو