فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 25 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

حسین یوسفی رزین – گل الاله

صبح در گلزار ما ان نوگلی که خنده زد

غنچه ی زیبای هستی ان گل الاله بود

جام خورشید از فلق چون زد دلم را زنده کرد

صبح خیری گفتم ان ماه رخ یک ژاله بود

در فضیلت بی همال و در ادب دُردانه ای

ان پری سان گوئیا جادوی صد افسانه بود

جمله یاران زد به هم پیمان عهد ودوستی

یار مشکین خال ماساقیّ هر پیمانه بود

جان فدای هرکه او را ازادب باری بُود

بی ادب از فیض حق و نور جان بیگانه بود

بر” غریب” ی اوفتاده نوری از جام ازل

از ضیای روش او ماه در کاشانه بود
#غریب
#تبریز#لطف حق ادب/لاله وشبنم/
حسین یوسفی رزین
جمالزاده. تهران صبح چهارشنبه مورخه ی
95/11/6

شاعر حسین یوسفی رزین

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو