دست من نیست اگر نام تو را بنویسم
باز هر شب غزل ِ چشم ِ تو را بنویسم
باز هر شب غزل ِ چشم ِ تو را بنویسم
دو دلم ! اول خط نام که را بنویسم؟
نام او؟ نام تورا ؟ یا که خدا بنویسم؟
ای که با اسم تو هر مسئله ای حل شدنی ست
تو بگو اول خط نام که را بنویسم ؟
تو تمام دل من را زده ای نام خودت
با چه نوع ِ قلمی نام تو را بنویسم؟
خواستم نام تو بنویسم و گفتی ننویس
پس من این بغض ِ دلم را به کجا بنویسم؟
قلمم جوهرش از زخم و جراحت مملو!
من که باشم؟که پی نان و نوا بنویسم…
بار ها قصد خطر کردم و دستم لرزید
تا من و تو به هم آمیزم و ما بنویسم
من و تو با هم و یک دل چه صفایی دارد
تو مخواه از دل من باز جدا بنویسم
با تو از حرکت دستم بَرِکت افزون شد
چه تفاوت که چه نفرین چه دعا بنویسم؟
غزلم با تو پر از شادی و شیرین کامیست
غم ِ یک درد به امید ِ دوا بنویسم
چه بخوانی غزلم یا که نخوانی هرگز
باز هم شعر به امید ِ خدا بنویسم
شاعر حسین قربانی ( لحظه های دلتنگی من )
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو