تلخ است با وداع پدر* رو به رو شدن
در انجماد ظملت غمها فرو شدن
میدیدم از روایت تقویم روزگار
پایانِ تلخ عمر تو با پشت و رو شدن
آری ، چرا که نوبت یاران رسیده بود
نالانم از خزان و زمانِ دِرو شدن
داغی نهاده در دل و جانم ، خزانِ تو
نفرین به ماه مهر و به ذاتِ دو رو شدن
اینک منم، بپای تو می سوزماز فراق
دیگر مرا بهارِ طرب آرزو شدن
کی می شود دوباره به رویا ببینمت
آموزم از کلام تو با گفتگو شدن
من زندهام بهعشق تو ای مهربان پدر
با صد هزار بغض نهان در گلو شدن
#محمد_حسین_نظری
این غزل جانسوز را در شب هفتم وفات پدر بزرگوارم مرحوم حاج سلطانعلی نظری سرودهام.
روح این مرد بزرگ شاد و یادشان جاوید.