علی حاتمیان
صدای تشنج های شبانه ام پرده ی گوش سکوت را جر داده است
به آسمان ها میرسد ولی به اتاق بغلی نه؛
صدای گوش خراش ضجه های این دراکولای افسرده…
منم و یک دنیا انفرادی
من و هزاران روز محکوم به تنهایی…
من و دیو آدمخوار اندوه شبانه.
به آن رگ های بریده شده قسم:
که ناله هایم همه از فاصله نیست؛
گاهی اوقات به فاصله هایم نزدیکی اما به قلبم دور…
بخش شعر سپید | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران