آقای “ادریس علی”، (به کُردی: ئیدریس عەلی) شاعر و نویسندهی معاصر کُرد در اقلیم کردستان است.
از او چندین کتاب چاپ و منتشر شده است:
– عشق هاجر
– زبان زمین و رودخانه
– رانندهی داستانها
– روح بیغبار
و…
(۱)
من اسمت را میگذارم ماه!
نیمهی دلم!
تکهی آفتاب!
صدها ستارهی ریخته بر آب حوض…
پس تو مرا چه میخوانی؟
(۲)
به خانهی جدیدمان که نقل مکان میکنیم
هر چیز بد را از هم پنهان میکنیم
من پول را و تو عشق را!
باز که میگردیم به خانهی سابقمان
همهی چیزهای نیک را به هم نشان میدهیم
من کینه و تو انتقام را!
ما مشکل اسبابکشی داریم،
وگرنه میتوانیم کولیوار
در کوچهها و کنار جادهها و میان پارکها
با چند قطره آب و ذرهای روشنایی
همانند گلها، زندگی کنیم.
(۳)
بعد از تو ماه گرفتهای میشوم و
خود را پشت ابری پنهان میکنم،
تا حکایتی به پایان رسیده گردم،
تا که جوکی خندهدار بشوم!
تا که آتشی درون خرمن کاه بشوم!
…
اما راستی، تو
بعد از من چه خواهی شد؟!
(۴)
وقتی که کتابی را به دست میگیری
شمارگان آن بیشتر خواهد شد و
چاپ دهم آن هم نایاب خواهد شد.
(۵)
تو وقتی برای دیدار مادرت،
چمدانت را میبندی
نرخ بلیطهای پرواز افزایش مییابد،
وزیر حمل و نقل کنفرانس خبری برگزار خواهد کرد و
خبر سفر تو تبدیل به تیتر نخست روزنامهها خواهد شد
و مرزبانان،
شش ماه بدون حقوق
برای بازگرداندن تو مهلت خواهند داشت.
(۶)
من با شمشیر سکوت به میعادگاه رفتم و
او با سپر گلهگی
به مصاف من آمد،
در گرماگرم این نبرد،
در عمق قلبم،
جسدی بلاصاحب افتاده بود.
(۷)
با نفرت به خود زل میزنم
و در دلم، شرک میبرم
به آن چیزی
که در ترانههای فارسیست
و همیشه بر لبان تو خنده مینشاند.
برگردان اشعار:
#زانا_کوردستانی