فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

بهنام شهیدی – تمامم کن! همین حالا

چُنان جامِ تَرَک خورده که دور افتاده از لب‌ها
نه از حالم خبر داری، نه می‌گیری سراغم را

چه تردیدی نشسته بر دل بیچاره‌ام این‌بار
که راه افتادنم گشته شبیه کودکی نوپا

من از آیینه، تو سنگی! قدم نزدیک‌تر بردار
بیا بشکن وجودم را، تمامم کن! همین حالا

از این تقویم دلگیرم، که کم دارد تو را هر روز
نه در دیروز و امروزی، نه در فردا و پس‌فردا

شده دیوانه‌تر فرهاد از این شوری که من دارم
تو هم گاهی نگاهم کن! تو ای “شیرین‌” ترین رؤیا

شاعر بهنام شهیدی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو