عظیم صوفی
راه رفتنم موزونتر می شود
وقتی حس می کنم اسمان نزدیکتر شده
وابرها
دست خیسم را تکان می دهند
ومن سلام می کنم به هر روز صبح
اینها همه
از برکت سرماست
سرمای اتاقم
“که به اندازه یک تنهاییست”
واز برکت عشقی که حق چاپ ان محفوظ است هنوز
ومن وتو هنوز
به هم مربوط…..یم
فقط می خواستم دوستت داشته با شم
بخش شعر سپید | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران