بر دستهای نور/ علی محمد مودب
*برای حضرت علی اصغر
بر دستهای نور
تا ابرهای دور
تا آسمان هفتم، تا عرش
تشییع شد
داغی غریب قلب مرا
و قلوهسنگهای تقلا را
در هرچه هرچه هرچه فلاخن
سیماب میکند
هر چند از خاک خونت دریغ شد
تا روز انتقام، تا روز واپسین
فوارة گلوی تو کوثر را
بانوی آبهای روان را
بیتاب میکند