برنو
،،،،
لبانت لول و دل قنداق برنو
به بالا قد مثال ساق برنو
*
صدایی بهتر از برنو نباشد
بگشتم در همه آفاق برنو
*
دو گُوشت تیز دنبال چه هستی
که مَذموم است این اخلاق برنو
*
کمر را بسته ای محکم ولیکن
نبندی عهد چون میثاق برنو
*
شده ییلاق دلها دشت رویت
عَطش افتاده در قشلاق برنو
*
رفیق لحظه های شادی و غم
زبانت نیش چون سنجاق برنو
*
شدم وابسته ات چون لُر و برنو
به نامت می زنم بنچاق برنو
*
دلت پُر میشود از هجر یاران
بدین سان نام تو اطلاق برنو
*
صدای ناله ات کَر میکند کوه
اگر زخمی فِتد بر تاق برنو
*
تو و برنو شباهت هست بسیار
گران هستی چون قاچاق برنو
*
همیشه جای تو آغوش بوده
سر پیری شدم من عاق برنو
*
شدم درگیر عشقت بی بهانه
بهانه خود بود مشتاق برنو
،،حاج اکبری،،