سمانه حاتمی
پدرم تاب ندارد دل پر غصه ی من…
سوی هر کس که دویدم بدهد بوی ز پیراهن تو
ناگهان سنگ شدم بس که نبودش اثر از تو و بوی تن تو…
پدرم دست بگیر… دستی از بال و پر خسته ی این طفل بگیر…
پدرم از دل تنگم گله هاست… گله بس کن دل من..
پدرم باز نصیحت بگو… بهر قلبم کَمَکی پند بگو…
گوش به فرمان توام…از تو اشارت لطفا…
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران
