فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 4 مرداد 1403

با سر آمد عليرضا قزوه (ناصر فیض )

 

 

 

ناصر فیض

آمد… علیرضا قزوه

 

با سر آمد عليرضا قزوه
شد سر آمد عليرضا قزوه

 

 همه بايد به يك طرف بروند

تا شود رد عليرضا قزوه

شعرهايش در ابتدا بودند
يك مجلد عليرضا قزوه

چاپ آثار او پس از چندی
شد مجدد عليرضا قزوه

نيست جايی و نيست ارگانی 
كه نباشد عليرضا قزوه

شك ندارم كه بيش تر از صد 
شغل دارد عليرضا قزوه

بيت رهبر عليرضا قزوه
توی مرقد عليرضا قزوه

هر كجا می روی پی كاری
می رسد عد! عليرضا قزوه

كنگره نيست كنگره ، وقتی 
كه ندارد عليرضا قزوه

هيچكس مصرعی نخواهد خواند 
تا نيايد عليرضا قزوه

نمره ی ديگران اگر شد بيست
شد ولی صد عليرضا قزوه

به يقين رشد كرده از هر حيث
خاصه از قد عليرضا قزوه

شكر ايزد كه زن گرفت و نماند
يك مجرد عليرضا قزوه

بوق تك تك تمام شاعر ها
بوق ممتد عليرضا قزوه

يك نفر گفت:مخلصيم آقا
گفت:باشد،عليرضا قزوه

وای بر حال تو اگر با تو
بشود بد عليرضا قزوه !

من كه می ترسم از عواقب آن
به محمد،عليرضا قزوه!

قزوه يک شاعر است اما ، كاش…!
هيس! آمد عليرضا قزوه