فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

باریده سکوت غم بر کوچه ی تبدارم

علی اکبر سلطانی

زانو به بغل دارم در گوشه ی تنهایی
فکرم شده مشغولِ کی “من” ،”تو” شود “ما”یی؟

پروانه ی لبهایم ، کِز کرده نمی خندت
رَم کرده خیالاتم ؛ پیوسته به هرجایی

“هامون” دو چشمانم ،باران سرابی شد
در مانده و بی طاقت ، بی حسّ “شکیبایی”

وقتی که جدا گشتی حالم شده مانند :
ماهی لبِ حوضی درحال تقلّایی

باریده سکوت غم بر کوچه ی تبدارم
میگردم و میگریم! از دوری و رسوایی

ماندم ؛ چه کنم؟ گویا عقدی که “تو”را کردم
آغـاز طلاقی شد ، در محضر دنیایی!

“تقدیم به تــــــــو…!”

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران