توصيف آرايه:
هر گاه دو لفظ از جملهاى، نه در معنى مورد نظر گوينده، بلكه در معنى ديگر متناسب
باشند آن را ايهام تناسب نامند مانند:
راز درون پرده، ز رندان مست پرس | كاين حال نيست، زاهد عالىمقام را |
ميان« حال» و« مقام» ايهام تناسب وجود دارد زيرا نه در معناى مورد نظر گوينده بلكه در
معناى ديگر كه دو اصطلاح از اصطلاحات علوم بلاغى باشد، تناسب دارند.
از آن زمان كه ز- چنگم برفت رود- عزيز | كنار دامن من همچو رود جيحون است |
كه چنگ و رود در معنى مقصود يعنى دست و فرزند با يكديگر تناسبى ندارند اما در
معنى غير مقصود يعنى دو آلت موسيقى با يكديگر متناسب مىباشند.
باشد آن مه، مشترى درهاى حافظ را اگر | مىرسد هر دم به گوش زهره گلبانگ رباب |
كه مشترى، نه در معنى مورد نظر در بيت فوق- خريدار- بلكه در معنى ديگر يعنى
نام خاص ستاره با مه و زهره، متناسب است.