همیشه منتظری هیچکس نمیآید
هزار سال گذشته است، پس نمیآید
هزار سال گذشته است، پس نمیآید
که گفته یوسف گمگشته باز خواهد گشت!؟
پرندهای که پرید از قفس، نمیآید
کدام کلبهی احزان دمی گلستان شد
به سوگوارهی خورشید، کس نمیآید
برو و چشم از این جادهها ببر یعقوب
اسیر دام زلیخا، هوس! نمیآید
برای اینکه وصالت نصیب من باشد
نه اینکه صبر نباشد، نفس نمی آید
#امیر_م_آقایی
پ.ن: این غزل هیچ ارتباطی به داستان واقعی یوسف و سرانجام آن ندارد.
شاعر امیر آقایی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو