فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

امیرپیام نجفی زاده – غزلی برای صبحگاه

صبـح‌ را با نگـهِ نـاز تـو بیـدار شـدن
و در آن سلسله‌‌ی موی تو تکرار شدن

خـوردن بـاده‌ی نابـی ز شــراب هستـی
با سر انگشت خیال تو چه هشیار شدن

غمـزه‌ی لالـه‌ی لب را تـو بجـانم انـداز
در کویر عطشت ، تشنـه‌ی دلـدار شدن

بیخود از خود شدن از هندسه ناب تنت
با شبی پیش تو خوابیدن و معمار شدن

حـولِ آن محـور آغـوش پُـر از تسکینت
گشتن و چرخ زدن ، نقطه‌‌ی پرگار شدن

چـه عزیـزی بشود ، آنکه زلیخـایش تو
در حریـم حَـرَمت ، یوسف بـازار شـدن

از فـروغ رخ تــو ، مست زدنیـا رفتـن
تا قیـامت غـزلی گفتـن و ابـرار شـدن

امیرپیام نجفی زاده

شاعر امیرپیام نجفی زاده

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو