کاش میشد لابلای هرکتاب
یک عدد در، رو به ان دوران نگاشت
رفت روی برگ برگِ هر کتاب
در گذشته، جای خوبش پا گذاشت
یک عدد در، رو به ان دوران نگاشت
رفت روی برگ برگِ هر کتاب
در گذشته، جای خوبش پا گذاشت
رفت و گِل بازی براه انداخت باز
یاد شادی های آن را زنده کرد
زنگ اول ،بوی ماه مدرسه
گرم کرد این روزهای سردِ سرد
از حیاطِ شمعدانی ها گذشت
روی اجرهای دیوارش نشست
سرخوشانه خنده سر داد و سپس
درب را برروی غم ها باز بست.
شاعر الهه برزگر
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو