دلم گرفته عزیزم بدون تو حال نیست
غیر از هوای وجود تو هرگز خیال نیست
دریای دل به حُرم حضورت تلاطم است
بی تو آرام میشود و قیل و قال نیست
هر ثانیه ام بدون تو عمریست ناگزیر
با تو دلم به قید روز ماه و سال نیست
پر می کشم در آسمان غزل با طنین تو
آن دم که میان پر زدنم رقص بال نیست
غم میخورم ولی هر بار دوست دارمت
در عشق بینِ غم و خوشی انزوال نیست
از آن زمان که ریشه دواندی به باغ دل
لحنی غریب تر از آن حرف کال نیست
ای*شهر دل* چقدر حرف دارم برای تو
افسوس در این صفحه برایت مجال نیست
شاعر اكبر احمدي
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو