شب است وخلوتم ازانتظارلبرز است
بیا که بی تو نگاه ودلم غم انگیز است
سکوت تلخ اطاق است وعکس چشمانت
مدادودفترشعری که روی این میز است
برای از توسرودن نگاه تو کافیست
هوای باغ نگاهت عجب غزل خیز است
بیا که بی توغزالم نمی برد خوابم
ولی مراقب خود باش جاده ها لیز است
اگرکه شهریارغزل از آنِ شیرازاست
بخوان درعاشقانه ی ما هوای تبریز است
بگوکه با مغولان تو چه نسبتی داری
که در نگاه توحال وهوای چنگیز است
به چنگ چشم تو افتاده آهوی دل من
پلنگ چشم توبانوچقدرخون ریز اسست
دراین زمان که کلاغ هاترانه می خوانند
بنان ؛الهه نازت چه سحرانگیز است
بیا که بی توپریشم غریب غمگینم
بیا که بی توبرایم بهارپاییزاست
اصغراروجی (غریب)
بیا که بی تو نگاه ودلم غم انگیز است
سکوت تلخ اطاق است وعکس چشمانت
مدادودفترشعری که روی این میز است
برای از توسرودن نگاه تو کافیست
هوای باغ نگاهت عجب غزل خیز است
بیا که بی توغزالم نمی برد خوابم
ولی مراقب خود باش جاده ها لیز است
اگرکه شهریارغزل از آنِ شیرازاست
بخوان درعاشقانه ی ما هوای تبریز است
بگوکه با مغولان تو چه نسبتی داری
که در نگاه توحال وهوای چنگیز است
به چنگ چشم تو افتاده آهوی دل من
پلنگ چشم توبانوچقدرخون ریز اسست
دراین زمان که کلاغ هاترانه می خوانند
بنان ؛الهه نازت چه سحرانگیز است
بیا که بی توپریشم غریب غمگینم
بیا که بی توبرایم بهارپاییزاست
اصغراروجی (غریب)
شاعر اصغر اروجی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو