چقدرفاصله ها را دویدم ورفتی
به شهرسبزغزلهارسیدم ورفتی
تمام ؛اهم ودردم تمام بغضم واشکم
به روی دامنم از جان چکیدم ورفتی
دلم گرفته دوباره برای چشم خمارت
که روی توراسیر ندیدم ورفتی
تمام عشق وامیدم توبودی وهستی
دل از؛ همه دنیا بریدم ورفتی
چه رنج ها که کشیدم درانتظارتوبانو
چه حرفها که زمردم شنیدم ورفتی
چقدرخواندنی هستی چقدرشعربلندی
غزل زچشم قشنگت نچیدم ورفتی
غریب وبی سروسامان شکستم ودیدی
درانتظارتو قامت خمیدم ورفتی
شاعر اصغر اروجی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو