زهره جعفرزاده
از هفته های رد شده يك جمعه قرض كن
از هفته های رد شده يك جمعه قرض كن
اين انتظار را ته خطی كه … ” فرض كن!”
از ابرهای روی سرم ترس دارم و
بايد دوباره اشك شوم تا ببارم و …
هی جمعه ها سه شنبه تر و هی سه شنبه ها …
اصلا بگو چگونه ؟! بگو كی سه شنبه ها –
– نزديك تر به ساعت موعود می شود؟
كی لحظه های دير شده زود می شود؟!
پرواز يك پرنده بی پر قشنگ نيست
لطفا بيا ! نگو كه دل واژه تنگ نيست
هر روز نقش تازه تری می كشم تو را
اما قشنگی تو به نقاش و رنگ نيست !
ميدان باز تر شده يی خواستی ؟! بيا !
هر چند وقت آمدنت وقت جنگ نيست
يك ماه كاملی وسط آسمان عشق
آقا ! “خيال خام من اما ،پلنگ نيست! “
دنيا شروع خسته ی يك اتفاق بود
دنيا بدون آمدنت … نه ! قشنگ نيست.