فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

ارغوان قاسم پور – تنهایی

چه بیزارم از این تنهایی شوم
که میماندبه ویلایش چو مدیوم
نه مادر داردنه خواهر نه برادر
ولی افسوس ان سرمایه بی در
همه چیزم مهیاست غیره خوبی
اگر بودم نبود این تیره رویی
براجمع این مال و منالم
وجودم رفته بر بادو زوالم
چرا قدرش ندانستم پدر را
واو درحسرت دیدن، پسر را
واما مادرزیبای من گیسوکمندم
شداو پیرو خمیده من بخندم
خدایا از گناهانم تو بگذر
پدررفت و مادرم درحال پر پر


شاعر ارغوان قاسم پور

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو