بی دستهای تو من تنها چه می کنم؟
در سایه سار باغ تمنا چه می کنم؟
یک لحظه خواب به چشمم نیامده
اما میان این همه رویا چه می کنم؟
پژمرده ام،ولی همه فکرم این شده
آخرکنار این گل زیبا چه می کنم؟
گیرم تحملش کنم امشب فراق را
بی چشمهات، این همه فردا چه می کنم؟
در سایه سار باغ تمنا چه می کنم؟
یک لحظه خواب به چشمم نیامده
اما میان این همه رویا چه می کنم؟
پژمرده ام،ولی همه فکرم این شده
آخرکنار این گل زیبا چه می کنم؟
گیرم تحملش کنم امشب فراق را
بی چشمهات، این همه فردا چه می کنم؟
شاعر ارزو اقایی میبدی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو