فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

احمد نعیمی – غرق گناهم


(یک نفر دستی تکان داد و نگاهم کرد و رفت

با نگاهی مضطرب! درگیر آهم کرد و رفت)

آمدم از پنجره دستی کنم بالا ولی

زود پایش را کشید و بی پناهم کرد و رفت

پشت سر فریاد ها کردم ولی گویی که کر

بود ومبهوت خود و چشم سیاهم کرد و رفت

جای پایش را نگاهی کردم و دیدم که نیست

عاقبت سرگشته و سر در کلاهم کرد و رفت

روز و شب عشق قشنگش از خدا کردم طلب

بی مروت یکسره غرق گناهم کرد و رفت

داغ حسرت بر دلم ماند و ندیدم روی او

مرده ای خونین جگر،بی بارگاهم کرد و رفت

#احمد_نعیمی_اراک

شاعر احمد نعیمی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو