احمد رشیدی مقدم – چون دلت …

چون دلت گر بشکند صحت بجانت میرسد
مائده از آسمان هردم بخوانت میرسد

اشک جاری میشود از سوز دل وقت سحر
همچنان جاری شود ذکر وبیانت میرسد

جای اشکت عاقبت سرمنزل هستی بود
بهترین جائی که میخواهی مکانت میرسد

یار بی همتا تورا هردم نوازش میکند
یاد او د ائم تورا ذکرو زبانت میرسد

عاشق لیلا بشو تا آنکه مجنونت کند
محمل لیلا چنان باکاروانت میرسد

بال پروازت دهد پرواز سوی او کنی
گفتگو با او چنان هم بر لبانت میرسد

آزمونی گر تورا آید بسی آسان شود
نمره عالی ز، هر یک آزمونت میرسد

غرق دریا کی شوی حتی اگر طوفان بود
گریه های نیم شب همچون سکانت میرسد

دوست میدارد تورا ؛ آن را تو میداری دوست
سایه لطفش تورا چون سایبانت میرسد

گر تو ای (گمنام) ناله برکشی از دل شبی
همچنان فصل بهار اندر خزانت میرسد
یکشنبه بیست یکم آبان نود شش.