نیستم شاعر…
نیستم شاعر بدانم شعر چیست
هرچه را گفتم زدستور دل است
بذر عشقش بر دلم پاشیده است
عشق را دیوانگی هم حاصل است
عشق چون آید بدل شوقی دهد
زندگی بی عشق کاری مشکل است
عشق دل را پاک وزیبا میکند
دل اگر عاشق نباشد غافل است
عشق دلهارا زند پیوند چون !
دل بدل راهست هر چند فاصل است
سعی کن صیقل بده دل را بسی
دل چو صیقل یافت عشقی حامل است
هیچ نفعی عاشق دنیا نبرد !
حسرتی بردل ؛ دوپائی درگِل است
غیر حق هرکس بگیرد یاوری
در تمامی کارهایش کاهل است
یک دمی(گمنام) دل را پاک کن
هردلی چون پاک باشد آن دل است
شنبه هیجدهم آذر نود شش.
شاعر احمد رشیدی مقدم
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو