درگذر عمر ..
در گذر عمر اشتباه نکردم
عاشق رویت شدم گناه نکردم
هرکه مرا دید گفت دل بتو بستم
دردل خود عشق را پناه نکردم
حال که مجنون شدم بگوشه صحرا
لذت دنیا بخود تباه نکردم
کشور دل را تو بانگاه گرفتی
باز پسش فکر یک سپاه نکردم
چونکه دلم در گرو عشق چنان شد
غیر تو بر دیگری نگاه نکردم
روی تو روشن چو آفتاب جهانست
معجزه ای شد خیال ماه نکردم
شرم کند رازقی زبوی وجودت
هیچ مطابق بهر گیاه نکردم
ناز تورا میکشم بدل همه اوقات
مخزن نازتورا سیاه نکردم
برسر راهت نشسته ام که بیائی
چشم جدا از میان راه نکردم
نام چه (گمنام) اختیار نمودم
عاشق شیدا شدم گناه نکردم
جمعه بیست یکم مهر نود شش.
شاعر احمد رشیدی مقدم
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو