فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

احمد انصاری هادی پور – فراق

درد فراق

در فراقت نیمه شب ها زارونالانم هنوز
هم چو بلبل بهر گل من نغمه می خوانم هنوز

ترک من کردی سپس رفتی پی یاردگر
بعد از آن سرگشته ای حیران و گریانم هنوز

این ستم درحق این مسکین چرا دیدی روا
عهد خود بشکستی و من اشک ریزانم هنوز

بی وفا بودی نکردی با وفایت دل خوشم
من به عهد خود وفادار وغزل خوانم هنوز

از جفایت کم سخن گویم که بامن کس نکرد
ظلم بی حدّی که کردی هست برجانم هنوز

در کدامین شهر خوبان جهان این سنّت است
دل شکستن ،دل بریدن ، تا به پیمانم هنوز

عشق را نازم که پا برجا وقائم بر دل است
من غلامی بهر او ، او هم چو سلطانم هنوز

عاقبت می بینمت افتاده در گرداب غم
بی وفا من روز وشب سر در گریبانم هنوز

سینه مالامال از هر درد واندوه ومَحَن
کن ترحّم ،رجعتی کن، دل پریشانم هنوز

هر چه کردم غصّه ی درد فراق ازدل نرفت
روزو شب اندر غمت درشعله سوزانم هنوز

عاقبت دیوانه گردم در غم هجران او
من بیاد دلبرم سر در بیابانم هنوز

رهروان عشق را کاری نباشد با خرد
از خرد دور و بسی من غرق طوفانم هنوز

احمدی غرق جنونم بس فراری از خرد
عاشق و دیوانه ام ، یعقوب کنعانم هنوز

ماجرا و قصّه ی یارم چه دل ها بشکند
زین سبب همچون سبوی می فروشانم هنوز
احمد انصاری هادی پور…..31/5/1396
وزن === فاعلاتن. فاعلاتن . فاعلاتن. فاعلن
بحر ===رمل مثمن محذوف

شاعر احمد انصاری هادی پور

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو