سلطان و امیر پادشه کیست
آن کس که ندای حق دهد کیست
در قبله گه خدای معبود
آن کس که به خاک سجده زد کیست
بر پهنه عقل و دل نظر کن
ارباب دل و عقل و بصر کیست
محتاج دل و دلبر و دلدار
آن کس که مرا این سه دهد کیست
از پنجره دل ز طرب دیده بیفکن
مطرب بنواز که صاحب عقل و خرد کیست
اکسیر حیات ، عشق ناب است
فردی که شفا طلب کند کیست
سرتا به فلک در این جهان نور امید است
تاریک دلی که دور خود پیله تَند کیست
آواره شدم ز کوی خود یار دل افگار
رستم چو یَلی که قفل دل پاره کند کیست
آن کس که ندای حق دهد کیست
در قبله گه خدای معبود
آن کس که به خاک سجده زد کیست
بر پهنه عقل و دل نظر کن
ارباب دل و عقل و بصر کیست
محتاج دل و دلبر و دلدار
آن کس که مرا این سه دهد کیست
از پنجره دل ز طرب دیده بیفکن
مطرب بنواز که صاحب عقل و خرد کیست
اکسیر حیات ، عشق ناب است
فردی که شفا طلب کند کیست
سرتا به فلک در این جهان نور امید است
تاریک دلی که دور خود پیله تَند کیست
آواره شدم ز کوی خود یار دل افگار
رستم چو یَلی که قفل دل پاره کند کیست
شاعر احسان هاشمی(دل افگار)
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو