فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 1 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

احسان شفیقی – چشمهايت

چشمهايت
سرشارم از حضور فراوان چشم تو
گم گشته‌ام ز خود به بيابان چشم تو
در كوي عاشقان قدمي نه بيا بين
صدها هزار دل همه ويران چشم تو
سرگشتگان دشت جنون ناله سر دهند
در انتظار بارش باران چشم تو
درهم شكسته‌ايم به پاييز روزگار
كي مي‌رسد نويد بهاران چشم تو
كي مي‌كند دوباره طلوع از پس خزان
آن آفتاب گرم و فروزان چشم تو
آهوي زخم خورده‌ي اين دشت وحشتم
اينك من و ضريح شبستان چشم تو
درديست در دلم كه مرا مي‌برد ز خويش
پاي پياده تا به خراسان چشم تو
غم ناله‌ها و بغض گلوگير عاشقان
جاريست از رديف نيستان چشم تو

شاعر احسان شفیقی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو