فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

ابراهیم گرجی – رهی تاریک وبیم ص

رهم تاریک و بیم مرگ در این شب های ظلمانی
نباشد همدمی ما را مگر غول بیابانی
بدور خویش بینم گور ها پر گشته از انسان
پتوی پاره بر دوش و میان گورها پنهان
دوباره مرگ را تجربه بنمودیم اندر گور
در این برزخ شدیم از زندگان بس دور
در این دنیای وانفسا کجا امید بر فردا
شده دنیا کر و کس نشنود اوا
خموشی تا بکی فریاد های مانده در سینه
خطابم با تو ای شولای پاره دل پر از کینه
به قرص نانی و اندک عذای مانده سر گرمی
تنت خشکیده از سرما نداری خانه ی گرمی
تویی چون قاصدک اواره در دنیای تنهایی
چو جذامی رهایت کرده اند در حین بد نامی

شاعر ابراهیم گرجی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو