دوستت دارم به مولا جای هیچ انکار نیست
چون منت ای نازنین افتاده بر درگاه نیست
من همان پیر خراباتم که در دیر مغان
جز گدایی درگهت هیچم مقام و جاه نیست
چون تویی ای ترگس شهلا به قلبم اشنا
دلبری چون تو به طنازی به فکرم راه نیست
تو ز مت دوری و من اینجا چو خرما بر نخیل
دست من کوتاه ز دامانت امید و راه نیست
چون منت ای نازنین افتاده بر درگاه نیست
من همان پیر خراباتم که در دیر مغان
جز گدایی درگهت هیچم مقام و جاه نیست
چون تویی ای ترگس شهلا به قلبم اشنا
دلبری چون تو به طنازی به فکرم راه نیست
تو ز مت دوری و من اینجا چو خرما بر نخیل
دست من کوتاه ز دامانت امید و راه نیست
در پیامت گفته بودی در رهم ثابت قدم
پا ز خط بیرون نهادن رسم عشق وراه نیست
شاعر ابراهیم گرجی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو