تاریکی در ره است و بیداد میکند
زین ره کجا روی که نورانیت کند .
بیکاری و گرانی و ناکامی است و فقر
امید در دلت که ارزانیت کند
جهل و خرافه در دلت انقدر کاشتی
داری امید دوباره انسانیت کند
دنیا به افتخار نیکان زنده است
ای کاش به افتخار رجز خوانیت کند
گفتی به راه حق روم ازاد میشوم
زین ره مرو که ناکامیت کند
دنیا دچار ظلم و زر و زور گشته است
با مکر و حیله چه پنهانیت کند .
زین ره کجا روی که نورانیت کند .
بیکاری و گرانی و ناکامی است و فقر
امید در دلت که ارزانیت کند
جهل و خرافه در دلت انقدر کاشتی
داری امید دوباره انسانیت کند
دنیا به افتخار نیکان زنده است
ای کاش به افتخار رجز خوانیت کند
گفتی به راه حق روم ازاد میشوم
زین ره مرو که ناکامیت کند
دنیا دچار ظلم و زر و زور گشته است
با مکر و حیله چه پنهانیت کند .
شاعر ابراهیم گرجی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو