گفتم: که چرانرگس من دل نگران است؟/گفتا:گله ای نیست، که این رسم زمان است/گفتم: چه کنم روی گلت تاکه ببینم؟/گفتا:که فرج خوانیدومن تشنه ترینم/گفتم: که حضورت، دل من آرزوباشد/گفتا:که همین است، جمعه وعده باشد/گفتم: که چهل شب تمام بست نشینم/گفتا:که قبول نیست، دلیل است نبینم/گفتم: به رخت، خال لبت، این همه سوگند/تاپرده ازاین رخ نگشایم نمیرم/گفتا:که عمل، اول شرط است دراین فیض/تاعاشق وشیدانشوی، رخ ننمایم/گفتم: به علی(ع)،چشم و دلم خواب نشاید/گفتا:چه توان کرد،صبوری، موعودبسرآید.
سروده:ابراهیم حاجتمندرشت
سروده:ابراهیم حاجتمندرشت
شاعر ابراهیم حاجتمندرشت
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو