دانم که لبهایت دمادم، حرفِ تر دارد
حسّ تو از: احساس من، حتما خبر دارد
از بوسههایت، عشق میگیرد وجودم را
گلبوسههایت، طعمِ گیرای شکر دارد
آیینهی احساس من، هر دم تو را جوید
تصویرِ «تو» در آینه، شکل قمر دارد
تندیسِ ماهِ روی «تو»، در قابِ رویایم
جاری شده؛ این خواب دل، حتما اثر دارد
«تو» معدنِ مهر و، وفایی؛ مهربان من!
قلبِ محبّت، در وجودت، بس گهر دارد
با «تو» دلم، شاد و، غزلخوان میشود هر دم
از شورِ عشقِ «تو» دلم، شور و, شرر دارد
دل در خمارِ چشمِ «تو»، آرام میگیرد
چشمانِ «تو»؛ چشمانِ «تو»، خوابِ سحر دارد
زهرا حکیمی بافقی (الههی احساس)
کتاب: آوای احساس
فایل ارسالی صدا:
شعرخوانی در سومین همایش کشوری دل عالم کرمان