آلوی بخارا
======
برایت گفته اند سارای من احوال دارا را؟
چرا افکنده ای در سینه ات این سنگ خارا را؟
=
چنان مهر سکوتی برلب آوردی نگارینا
مگر ماتیک خود مالیده ای صمغ و کتیرا را؟
=
به قد سرو مانی وبه زلفت بید مجنون ست
کمر همچون سپیدار و لطافت برگ افرا را
=
بنازم مزه ترکیبی هم ترش و هم شورش
خجل بنمودی از طعم لبانت کشک و قارا را
=
از آن گل گونه های سرخ تو مستم
تداعی کرده در ذهن من آلوی بخارا را
===
حاجی اکبری