آه ، ای تیر ای تیر دلدوز باز در زخم جانی نشستی آه ، ای خار ای خار جانسوز باز در دیدگانم شکستی .ای ، ای گرگ ای گرگ وحشی چنگ و دندان به جانم فشردی این ج…
آه ، ای تیر ای تیر دلدوز باز در زخم جانی نشستی آه ، ای خار ای خار جانسوز باز در دیدگانم شکستی .ای ، ای گرگ ای گرگ وحشی چنگ و دندان به جانم فشردی این جگرگاه بود ، آن جگر بود این که بشکافتی ، آن که خوردی آتش ای آتش ای شعله ی مرگ سوختی ، سوختی پیکرم را مشت خاکستری ماند از من سوختی باز خاکسترم را ای توانسوز ، درد روانکاه رفت جانم ، ز جانم چه خواهی ؟ ناله ام مرد در ناتوانی از تن ناتوانم چه خواهی ؟ غیرت و رشک او آتشم زد جان پر مهر من کینو جو شد آرزویش به دل مرد و زین پس مرگ او در دلم آرزو شد دیده ی دیده بر دیگرانش سرد و خاموش و بی نور ، خوشتر لعل خندیده بر دمشنانش بسته در تنگی ی گور ، خوشتر
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج